موسیقی پارس: در سال های اخیر موسیقی ایران خواننده های جوان و تازه نفسی را در بازار خود دیده است اما امروز که چند سالی از آن روزهای پر تب و تاب می گذرد، حتی با نگاهی سطحی در می یابیم که تعداد زیادی از آن ها نتوانستند در این مارکت شلوغ و پر سر و صدا ماندگار شوند! آن هم ماندگاری نه به معنای عمیق آن، بلکه از جوانانی صحبت می کنیم که عمر هنری شان بیش از سه الی چهار سال ادامه نیافت!

اگر چه بیان تمامی دلایل چنین اتفاقی را نمی توان طی یک یادداشت بیان داشت اما بی گمان می توان به مهم ترین عوامل آن اشاره کرد. شاید اولین دلیل آن را بتوان در سطح سواد هر فرد دانست که قرار است به عنوان یک خواننده به جامعه معرفی شود. سواد نه تنها به معنای آکادمیک بلکه بسیار وسیع تر از آن در قالب سواد هنری، اجتماعی و حتی اقتصادی.

بر کسی پوشیده نیست که اغلب جوانان دوست دارند ره صد ساله را یک شبه تجربه کنند و همین امر خود دلیلی می شود برای آن که تشنه شهرت باشند و با شتاب زیاد در مسیر حرکت کنند؛ غافل از آن که هنر، آن هم در بازار متنوع موسیقی مثل راه رفتن روی یک لبه تیز تیغ می ماند و تنها یک غفلت کافیست تا همان هایی که تشویقت می کردند، حال انتقاد کنند. مثال برای چنین اتفاقاتی زیاد است و حتی اگر حافظه قوی هم نداشته باشیم دست کم نام ده خواننده سریعا به ذهن مان می آید که پر تب و تاب آغاز کردند اما تنها پس از چند سال هیچ خبری از آن ها نیست!

طبیعتا پرورش یک استعداد جنبه های مختلفی دارد و یکی از آن ها اصول رفتار درست در چنین جایگاه اجتماعی می باشد. برای مثال آن که نمی توان آرشه را سیم دانست! و ادعای اجرای زنده داشت! بارها شاهد بوده ایم که یک خواننده جوان روی صحنه حاضر شده اما نه تنها قادر به ارتباط گیری درست با مخاطبان نیست بلکه به دلیل استرس و فشار کار بالا، قادر به نمایش همان اندک توانایی خود هم نبوده و متاسفانه در چنین شرایطی راهنمای راه آن ها کسانی هستند که پلی بک را پیشنهاد می کنند. اتفاقی که نه تنها توهین به شعور مخاطب است بلکه با لو رفتن آن، خواننده به همان سرعتی که اوج گرفته، این بار سقوط می کند! خوانندگان درجه یکی که توانسته اند سال ها در مارکت موسیقی ایران، حرف اول را بزنند، پیش از آن که به چهره مشهور و محبوبی تبدیل شوند، سال ها اصطلاحا خاک صحنه موسیقی را خورده اند و آنقدر مشکلات ریز و درشت را پشت سر گذاشته اند که حالا مثل یک ابرقهرمان به راحتی بسیاری از مسائل را به درستی مدیریت می کنند.

هدف از این یادداشت، انتقاد به تسریع دستیابی به موفقیت از سوی خوانندگان جوان نیست، بلکه نگاهی به دلایل عمر هنری کوتاه خوانندگانی است که قطعا با آرزوی سال ها ماندگاری فعالیت می کنند اما اغلب تنها پس از طی حدود 5 سال فعالیت، از مارکت موسیقی خارج می شوند و بی شک ضربات روحی جبران ناپذیری را تجربه خواهند کرد. البته که نمی توان تنها به مشاوران و تهیه کنندگان برخی از این خواننده ها خرده گرفت بلکه باید تلنگری زد به تازه واردها که شش دانگ حواس خود را جمع کنند و اجازه ندهند یک فرد برای درآمد بالای چند ساله، از آن ها استفاده کند، خوانندگان جوان و کم تجربه قطعا نیاز به نگاهی ژرف در این مسائل پیچیده و مهم دارند.

مسائل مطرح شده اصلا دور از ذهن نیست چرا که بارها شاهد پلی بک، اجراهای بسیار ضعیف، آثار کپی شده و… بوده ایم و حتی در یک مقطع زمانی، عدم سواد اولیه در حوزه آواز و موسیقی خوانندگان جوان که در برنامه های تلویزیونی نمایان گشت، به یک سوژه وایرال و البته تلخ تبدیل شده بود. اگرچه تعداد سالن موسیقی استاندارد بسیار کم است اما با امکانات موجود هم خوانندگان کاربلد علاوه بر یک اجرای درست، دقت ویژه ای به طراحی صحنه، نورپردازی و مسائلی از این دست دارند و افرادی که به صورت تخصصی اجراهای موسیقی را دنبال می کنند قطعا بهتر از سایر افراد شاهد تفاوت فاحش میان اجرای برخی خوانندگان بوده اند.

امید است خوانندگان جوان ما با مشاورانی درست و کاربلد در ارتباط باشند تا بعد از چند سال فعالیت دچار سرخوردگی نشده و سال ها ماندگاری در موسیقی ایران را تجربه کنند.

 

اختصاصی موسیقی پارس

نویسنده : مجید مدنی

دیدگاهتان را بنویسید